پرسپولیس برای شجاعیان بیشتر پول می داد؟ / فردوسی پور نبود کسی مرا نمی شناخت
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۹۵۹۰۷۷
باشگاه گسترش فولاد را میتوان تنها باشگاه حاضر در لیگ برتر ایران دانست که از امکانات خصوصی قابل قبولی برخوردار است. به نظر میرسید پس از پایان لیگ برتر شانزدهم، فراز کمالوند فعالیت خود را برای چهارمین فصل پیاپی روی نیمکت گسترش فولاد آغاز کند اما ابتدا غلامرضا سمندر، مدیرعامل باشگاه گسترش فولاد از سمت خود کنار رفت و سپس کمالوند راهی آبادان شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حالی که از گزینههای مختلفی برای جانشینی سمندر نام میبردند، در اتفاقی جالب توجه هوشنگ نصیرزاده به عنوان مدیرعامل جدید باشگاه گسترش فولاد انتخاب شد. نصیرزاده که فوتبالدوستان او را به عنوان یک کارشناس خبره داوری میشناسند و از دلایل این انتخاب صحبت کرد.
مدیرعامل جدید باشگاه گسترش فولاد گفتوگویی تفصیلی با ما انجام داد و در خصوص مسائل مختلف توضیح داد. نکته جالب اینکه نصیرزاده صراحتا شهرت خود را مدیون عادل فردوسیپور میداند اما معتقد است 18 سال تدریس مدیریت تخصصی فوتبال توسط او به دلیل تمرکز مردم روی بحث داوری، در حاشیه مانده است.
گفتوگوی صریح و جذاب هوشنگ نصیرزاده را در ادامه میخوانید:
* بحث را از مدیرعاملی شما شروع کنیم که ظاهرا هنوز برای خیلیها جا نیفتاده است.
من به مدت 18 سال مدیریت فوتبال را در کشور تدریس میکردم و در واقع 18 سال تمام باشگاهداری درس میدادم. تقریبا مشاور دو، سوم مدیران عامل باشگاههای ایران بودهام و جالب است بدانید آییننامههای انضباطی که برای تمام باشگاههای ایران اجرا میشود را من نوشتهام. بسیاری از قراردادهایی که در باشگاهها وجود دارد توسط من نوشته شده است. حتی اینها را خودم تهیه میکردم و به بعضی از باشگاهها رایگان میدادم تا این موضوع جا بیفتد.
خیلی از مدیران عامل باشگاهها که به تلویزیون میآمدند و صحبت میکردند، یک کاغذ A4 پیش روی خود داشتند که همان فکسی بود که لحظاتی پیش، من فرستاده بودم. من دوره باشگاهداری را در هندوستان، پاکستان، اردن، مالزی و ایران گذراندم. 5 دوره مدیریت باشگاهداری را گذراندم که همگی زیر نظر فیفا بوده و در واقع قدیمیترین و اولین مدرس باشگاهداری در ایران بودهام ولی چون در میان این موضوعات، داوری من نمود داشت، شما بیشتر احساس میکردید آنچه رسانهای شده، داوری است و به همین دلیل بُعد داوری بولد شده است.
* اما مطرح شدن شما با داوری شروع شد؛ حضورتان در برنامه 90 به شکلی که تبدیل به مهره ثابت این برنامه شدید. البته برای کسانی که در جریان نیستند، پذیرفتنش کمی سخت است که از داوری به سمت کار حقوقی شیفت دادید.
درست است، بخشی که در رسانه منعکس میشد، بحث داوری بود. بخشی هم که در رسانه منعکس نمیشد و حجم زیادی از کار مرا به خودش اختصاص میداد، دورههای مدیریت فوتبال بود. یک بخشی از دورههای مدیریت فوتبال همین باشگاهداری بود. من در تمام ایران به جز گلستان، دورههای مدیریت فوتبال را تدریس کردم. آن دورهها بیشتر دورههای اداره باشگاههای فوتبال در جهان بوده است. پرزنت من در هندوستان هم برای نحوه اداره باشگاهها بود. در هندوستان در رابطه با اساسنامه در حضور مدرسین بینالمللی پرزنت داشتم.
* آن زمانی که کارشناسی میکردید و شکل و شمایل برنامه 90 به گونهای بود که همه داور بودند، آیا با قوانین روز دنیا جلو میآمدید؟ همان زمان نسبت به شما انتقاداتی بود که میگفتند هوشنگ نصیرزاده که کارشناسی داوری میکند تاکنون سوت و پرچم نزده است.
دلیلش این است که من شهرستان بودم و خودبهخود تمام دوستانی که به تلویزیون میآمدند، تهرانی بودند. آن موقع پخش زندهای به آن صورت وجود نداشت. من در واقع جزو داوران لیگ کشور بودم اما هم زمان جنگ بود و اصلا پرواز وجود نداشت و رسانهها هم به این شکل فعلی نبودند. آقایان در روزنامههایی که در تهران چاپ میشد، حضور داشتند ولی من نداشتم، اتفاقا جالب است است که بدانید خودِ من داور درجه ملی فوتبال بودم و نشریهای که کمیته داوران فوتبال منتشر میکرد، حاوی مطالب من بود.
همان موقع که داور درجه 2 بودم، باز هم مطرح بودم. این حرف را ممکن است افکار عمومی بیان کنند ولی خود آقایانی که با من رفیق بودند، نمیتوانستند این حرف را بزنند چون من همکارشان بودم. الان میتوانم بخشی از سوابقم را به عنوان کاپیتان تیم منتخب شهر خودم و داور درجه ملی فوتبال برایتان بازگو کنم. اتفاقا جالب است که اولین ابلاغ مرا آقای غیاثی به من داد. آقای غیاثی که آن موقع رئیس کمیته داوران بود به من ابلاغ داد ولی این حرف را هیچوقت غیاثی در مورد من نزده چون میداند که من داور بودهام و خودش مطلع است. درجه من، درجه ملی داوری است و در واقع این سوابق مورد انکار افرادی که در حوزه داوری فعال هستند، نیست چون من از آن زمان با آقایان داوران به نحوی همکار بودم.
* غیر از مربیگری مورد دیگری هم هست که در فوتبال تجربه نکرده باشید؟
نه، فقط مربیگری بوده است. عضو فوتبالی هیئت مدیره به مدت 8 سال در باشگاههای منطقه نفت بودهام که ابلاغیه معاون وزیر را داشتم ولی آنچه که بیشتر نمود داشت، داوری بود. هیچکس باورش نمیشود که یک مدرس باشگاهداری خودش مدیرعامل شده باشد. همه میگویند که یک داور است چون آن جنبه نمود نداشت. برای نمونه هیچوقت فردوسیپور هم مرا قبول نمیکرد. الان هم قبول نمیکند و بیشتر مرا در حوزه داوری میپذیرد.
* آیا وقتی حضورتان در برنامه 90 کمرنگ شد، به مشکل برخوردید؟
نه، اولا اگر فردوسیپور ما را دعوت کند، خودش تشخیص داده ولی اگر تشخیص ندهد که ما نمیتوانیم به او بگوییم ما را دعوت کن!
* چرا از یک برهه به بعد حضورتان در برنامه 90 کمرنگ شد.
خود فردوسیپور تشخیص میدهد فردی را بیاورد که با او راحتتر و نظراتشان به هم نزدیکتر است ولی آنچه مدنظر است اینکه من هیچوقت ارتباطم را با عادل بههم نزدم چون حق بزرگی به گردن فوتبال دارد و اگر دیگر در ورزشگاههایمان شلوغ نمیشود و مرتبا جایزه میدهیم و از فساد جلوگیری کردهایم، عادل نقش مثبتی در این موضوع داشته است. در واقع عادل به نحوی شفافسازی کرده است.
* شما شهرتتان را مدیون برنامه 90 میدانید؟
بله، اتفاقا جالب است که به شما بگویم من خودم به عادل زنگ زدم و گفتم مرا دعوت کن. او هم صحبتهای مرا گوش داد و مرا به اولین برنامه دعوت کرد. در واقع اگر فردوسیپور نبود ممکن بود کسی هم مرا نشناسد.
* چند سال پیش گفتید که عادل فردوسیپور یک زانتیا خیلی کثیف دارد!
چون عادل خودش اهل شوخی است و آنچه بیشتر او را جذب میکند همین شوخیهاست و خودش هم مهارت خیلی خوبی در شوخی کردن دارد. یک حالت بیوگرافینویسی بود. این فهرست داوریهای آن زمان است که اسامی داوران در آن وجود دارد. (فهرست داوریها را نشان میدهد) در بازی برق شیراز-سپاهان، میبینید که اسامی سنگاشکن، خلجپور و نصیرزاده درج شده است که من کمکداور بودم. در بازی ایدم تبریز و چوکا هم کمکداور بودم که میبینید فکری اخطار گرفته است. در بازی تراکتورسازی و پارس خودرو هم بودهام.
* شما سالهای سال است که روی مدیریت فوتبال و باشگاهداری تحقیق، مطالعه و تدریس کردهاید. نکتهای که وجود دارد این است که آیا باشگاههای ما حرفهای مدیریت میشوند و مدیری داریم که واقعا حرفهای باشد؟
فیفا معتقد است که مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره باید اقتصادی باشند. شما رسانهها دنبال عکس با شورت ورزشی میگشتید که یک اشتباه بزرگ است. اتفاقا بهتر است مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره به جای عکس با شورت ورزشی، سوابق اقتصادی-تجاری داشته باشند که حیات باشگاه را تضمین کنند. یکی از وظایف هیئت مدیره، بودجهبندی است. شما ببینید رئیس بودجهبندی کل کشور را در هیئت مدیره پرسپولیس گذاشتند اما کاری کردند که استعفا داد! چون ما اطلاعات مدیریت فوتبال را نداریم. اتفاقا یکی از موفقترین مدیرانی که در این حوزه کار کرد، محمد رویانیان بود که بخش اقتصادی فوتبال را فعال کرد اما همه آن تیم اصلی را میبینند و بابت همین ایراد میگیرند که چرا این اتفاق افتاد؟ برخی از مدیران عامل هم دنبال پول هستند تا کارشان را انجام دهند.
در کل جهان چند شیوه درآمدزایی برای تمام باشگاهها وجود دارد؛ یکی از آنها حق پخش تلویزیونی است که اصلا در ایران نیست. دیگری بلیتفروشی است که تنها دو، سه باشگاه مجاز به بلیتفروشی هستند. مورد دیگر فروش محصولات است. یعنی به طور مثال 100 کالای خودت را بفروشی اما میبینید که در منیریه لباس منچستریونایتد هم هست! اینجا انگلیس نیست که اگر لباس بفروشی به دادگاه فراخوانده شوی پس محصولاتت را هم نمیتوانی بفروشی. نکته دیگر هم اسپانسر است که در حال حاضر فقط استقلال و پرسپولیس میتوانند بگیرند که تماشاگر داشته باشند. اصلا ما نمیتوانیم اسپانسر بگیریم. یکی دیگر هم درآمد حاصل از نقلوانتقالات است. مثل همان کاری که ما الان انجام دادهایم. یعنی ما تنها از یک شیوه پنجگانه کسب درآمد میتوانیم استفاده کنیم، آن هم به شرطی که زحمت خیلی زیادی بکشیم و بتوانیم یک بازیکن را ابتدا به تیم خودمان بیاوریم، زحمتش را بکشیم و بعد او را بفروشیم. این کاری است که در تمام کشورهای جهان انجام میدهند.
جالب است بدانید که کریستیانو رونالدو وقتی به رئال مادرید ملحق شد، برای اینکه به مردم معرفی شود به داخل استادیوم سانتیاگو برنابئو رفت و ورزشگاه پر از جمعیت شد. پولی که روز اول برای رونالدو خرج کردند، معادل کل بودجه ورزش ایران بود. چون بعد از بانک و بیمه، بیشترین گردش مالی در فوتبال است ولی دولت الان مجبور است فوتبال را به عنوان یک جایگاهی که میتواند مطلوبیت روانی در جامعه ایجاد کند، بپذیرد. مثلا تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس به خاطر اینکه 30 میلیون نفر جمعیت را پای تلویزیون میکشانند و صد هزار نفر را به ورزشگاه میبرند، دولت کمک میکند که این حالت مطلوبیت روانی بین جامعه جوان جا بیفتد اما سوال این است؛ باشگاههایی هستند که هیچکس را نمیتوانند به ورزشگاه بیاورند، آیا دولت باید به همینها هم باز 20 میلیارد تومان بدهد؟ یک فکر خوبی پشت قضیه بود که این باشگاهها را به شهرستان میبرد. مثل پاس که فقط در ورزشگاه اکباتان بازی میکرد و تماشاگر نداشت. الان اگر توانستید یک نفر را در ایران پیدا کنید که از پاس دفاع کند. باید بروید اصغر شرفی را بیاورید که در حال حاضر آمریکاست و شخص دیگری نیست ولی چون میخواهیم با خاطراتمان زنده باشیم و قصد فکر نو نداریم، تصور میکنیم دولت باید پول بدهد تا این اسم بماند. در حالی که این تیم را به شهری میفرستیم که 20 هزار نفر جمعیت بیاید، حتی اگر به دستههای پایینتر بیفتد.
* شما با این کار موافق بودید؟
بله کاملا. ببینید! تفاوت در فکر کردن است. من سوالم این است؛ باشگاهی که هیچ تماشاگری ندارد، بنده 25 میلیارد به این باشگاه بدهم که 25 نفر بدوند؟! چه میشود؟!
* شما در حالی این صحبت را مطرح میکنید که بسیاری از اهالی فوتبال با انتقال تیمهای ریشهدار تهرانی به شهرستانها مخالف بودند.
نه، پولی که دولت میدهد برای ارائه مطلوبیت روانی به مردم است. میگوید وقتی جمعیت را به ورزشگاه میکشانم، باعث تخلیه روحی-روانیشان میشود و بدین ترتیب یک عده را پای تلویزیون بکشانند که مصرف سوخت و ناهنجاری کم شود و بتوانند کشور را اداره کنند ولی شما به من میگویید من 25 میلیارد به باشگاهی بدهم که 20 نفر بیشتر در آن نیست؟ این کار غلط است. دولت میگوید پولش را به جایی بدهد که این تیم را به سیستان و بلوچستان ببرد و 10 هزار نفر به ورزشگاه بیایند. مشکل ما این است که وقتی تیم را به همدان میبریم، کمک را قطع میکنیم و با قطع کمک، آن اتفاق میافتد.
* آیا شما هم جزو همین تیمها هستید؟
نه، ما خصوصی هستیم و این موضوع در مورد ما، پدیده و سیاهجامگان مصداق ندارد. حرفمان روی پولهای دولت است که میدهد. پس اگر شما جزو دولتمردان باشید و تقسیم بودجه کشور در اختیارتان باشد، میگویید به کسی میدهید که بتواند جمعیت را به ورزشگاه بیاورد و مردم را پای تلویزیون بکشاند. چرا من به پیکان و صبا با هیچ جمعیت و هیچ تماشاگر پول بدهم و جمعا 50 میلیارد خرج کنم؟ پس آن فکری که پشت قضیه بود، میگفت که این تیمها را به همدان و اراک میفرستم که 20، 30 هزار نفر جمعیت را به ورزشگاه بیاورد و مطلوبیت روانی ایجاد شود. یک زمانی موقعی که پاهایمان آسیب میدید در محلول آب و نمک میگذاشتیم اما الان یخ میگذارند! افکاری که میگوید دولت به این باشگاهها پول بدهد تا همینجا بمانند، هنوز پای آسیبدیده را در آب گرم و نمک میگذارد اما اشتباه است. ما یک لحظه خودمان را جای دولت بگذاریم. به استقلال و پرسپولیس که پول میدهد، درست است. به تراکتور و فولاد هم پول میدهد صحیح است چون آنچه میخواهد، میشود و جمعیت میآیند. به سپاهان و ذوبآهن هم بدهد و جمعیت بیاید، درست است اما چرا به باشگاههای دیگر بدهد؟ شما 20 نفر هستید که میدوید و همان 20 نفر منتقل میشوند.
* چرا درست نمیشود چون فکر نیست؟
چون فوتبال و اداره فوتبال یک تشکیلات غربی است و ما برای آن آموزش ندیدهایم. اگر یک نفر بیکار شد، میتواند خبرنگار شود و کار خبرنگاری انجام دهد. یک کاغذ و خودکار هم در دست دارد و مطالبش را در فضای مجازی منتشر میکند اما تحت آموزش قرار نگرفته و نمیداند که مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره باید اقتصادی باشند. شما دنبال عکس با شورت ورزشی میگردید و ضعف مدیرعامل را در حوزه باشگاهداری برای فوتبال، کمیته فنی پوشش میدهد که هیچ باشگاهی ندارد.
* همان کشک که علی پروین میگفت؟!
مثلا یک فوتبالی در هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس میگذارند. چرا؟ باید یک نفر را بیاورند که پول بیاورد. حیات و ادامه زندگی باشگاه را او باید تضمین کند.
* یعنی هیئت مدیره و مدیرعامل کار اقتصادی کنند و 4 نفر هم به عنوان کمیته فنی باشند؟
مثل منچستر دوران فرگوسن.
* اما اولین کمیته فنی که در ایران به صورت رسمی شروع به کار کرد، پرسپولیس بود که آن اتفاق افتاد.
دلیلش این است که ما بلد نبودیم.
* در خود فدراسیون فوتبال هم این قضیه ثابت است که کمیته فنی باید باشد اما عملا هیچ جایگاهی ندارد.
نه، کمیته فنی باید تیمهای ملی را تعیین کند و باید بگوید چه کسی سرمربی است و همین در اساسنامه نوشته شده است ولی ما الان یک نفر را به عنوان مدیرعامل انتخاب میکنیم که همه تصمیمات را خودش میگیرد. مربی را خودش انتخاب میکند و با بازیکن هم خودش قرارداد میبندد. در واقع همه کار را خودش میکند. چیزی به اسم کمیته فنی وجود ندارد.
* در روزهای اخیر دیدهایم همه دغدغه مدیران پرسپولیس و استقلال این است که با یک مربی یا بازیکن در فضای مجازی عکس بگیرند! به نظر میرسد بیشتر دنبال شهرت هستند.
این فوتبال خودبهخود شهرت دارد و این عکس گرفتن به همراه بازیکن هم غربی است. آنها این کار را انجام میدهند و ما هم یاد گرفتهایم. مثلا خود من سعی کردهام که دیگر عکس نگیرم. یک بار با کاخاشویلی گرفتم و دیگر نگرفتم. به تفلیس رفتم و با این بازیکن قرارداد بستم که همان یک عکس است. با اینکه عکس تکی هم گرفته بودم اما آن سایت خبری همان عکس دوتایی را منتشر کرد ولی شما درست میگویید. پس دولت باید اداره باشگاههای دولتیاش را به افراد اقتصادی بسپارد که بتوانند. الان در ترکیه به تمام باشگاهها گفتهاند که پول بگیرید. به آنها وام دادهاند که 20 ساله مسترد کنند. بعد از 20 سال هم از آنها نگرفتهاند! ما اگر همین پولها را به عنوان وام به آنها بدهیم، دیگر بینیاز میشوند. البته الان برخی سامانههای هواداری تا حدودی آنها را بینیاز کردهاند. مثلا الان مبالغ بازیکنهای ما بیرویه بالاست. مربی از کرواسی آوردهایم که مربی خوبی است. بازیکنی هم که از تفلیس آوردهایم، قیمتش درست نصف بازیکنان ماست.
* به نظرتان عرف قیمت برای بازیکن خوب ایرانی چقدر است؟
ما باید یک سایت داشته باشیم که قیمتگذاری کند.
* بدون اینکه اسم ببرید، به نظرتان عرف باید چقدر باشد؟
بازیکنان 10 ماه بیشتر بازی نمیکنند. باید ببینیم ارزش مالی حضور یک باشگاه در لیگ برتر چقدر است؟ آیا 30 میلیارد یا 25 میلیارد تومان است؟ این پول را باید به تعداد بازیکنان و ذخیرهها تقسیم کنیم و بعد مشخص کنیم که از این میزان چقدر سهم به یک بازیکن میرسد و چقدر تاثیر دارد. بعد از آن میتوانیم یک قیمتگذاری مطلوب انجام دهیم. اصلا الان به بازیکن خارجی متوسل میشویم چون قیمتشان پایینتر است! ما حتی مجبوریم برای برگزاری اردوهایمان هم به خارج برویم چون اردوهای داخلی گرانتر هستند و چمن خوبی نیست و در واقع تیمی هم نیست که با او بازی کنیم. تیم در اردو باید مسابقه بدهد ولی اگر در تهران اردو بزنیم با چه تیمی میخواهد مسابقه دهد؟ تیمی نیست و همان تیم رقیب است که ضعفهایت را متوجه میشود. به همین دلیل تیمهای ما به اردوی بیرون از ایران متوسل میشوند. یعنی خوش آبوهواترین جا به دلیل نداشتن تیم مقابل برای بازی بههم میخورد.
* مثلا جایی مثل اردبیل.
بله، شما به اردبیل میروید ولی با چه تیمی میخواهید بازی کنید؟ باید با یک تیم همسطح خودت بازی کنی که بتوانی بازیکنهایت را ارزیابی کنی ولی تیمی وجود ندارد.
* اما جواب سوال ما را ندادید که بهترین بازیکن ما چقدر میارزد؟
من نمیدانم.
* بر اساس تجربهای که بعد از سالها حضور در فوتبال ایران دارید، به نظرتان با اقتصادی که با آن آشنا هستید، داریوش شجاعیان به اندازهای که استقلال برای او هزینه کرد، میارزد؟
چون ما خودمان یک طرف قضیه بودیم، نمیتوانیم بگوییم که میارزد. ممکن بود آنکه خریده خیال کند گران خریده و ما خیال کنیم که ارزان فروختهایم. درست مثل ملک که آن هم مثل مرگ است! دیه یک نفر 130 میلیون تومان بیشتر نیست ولی هیچ چیزی آن را جبران نمیکند. الان با رفتن شجاعیان با مبلغ بیش از یک میلیارد درست است که به نظر میرسد این پول را به دست آوردهایم اما از وجود او بیبهره شدهایم.
* ولی خیلیها معتقدند که بیشتر شما سود بردید تا استقلال!
نه، آنها خیال میکنند که اینطوری است. در واقع ضرر ما را در نظر نمیگیرند. آنها خیال میکنند که داریوش شجاعیان را یک جایی پیدا کردیم و دادیم! اما داریوش شجاعیان مهره ثابت ما بود و رجیستر تیم ملی داشت ولی ما دیگر او را نداریم. شما سود ما را روی رقم یک میلیارد و خردهای نگاه میکنید اما نگاه به زیان ما نمیکنید که او را دیگر نداریم. البته ما باشگاهی هستیم که موقعی دست به فروش کسی میزنیم که همه جوانب را در نظر بگیریم.
* اما شما یک بازیکن خوب اروپایی را بخواهید بیاورید بیشتر از 200 هزار دلار قیمت ندارد.
دقیقا همینطور است. کاخاشویلی را که الان آوردهایم یک هافبک تخریبچی است. مبلغ قرارداد او حدود 380 تا 390 میلیون تومان است. پس شما به چه دلیلی یک هافبک بدتر از او را میخواهید با مبالغ بالاتر بیاورید؟
* گفته میشود مافیایی در فوتبال ایران وجود دارد که روی نقلوانتقالات تأثیر میگذارد. شما هم چنین اعتقادی دارید؟
آن مافیا بود ولی حالا ساماندهی شده است. قبلا ممکن بود بعضیها در باشگاه با مافیا همکاری کنند اما الان اینطوری نیست. من دیدهام چون پیش ما هم میآیند. بازیکن معرفی میکنند ولی آن مبالغی که میگویند را نمیپذیریم. الان آن مافیایی که میآمد و قیمتگذاری میکرد و مبلغ را بالا میبرد، در واقع به نحوی ضعیف شده و دلیلش هم همین است که کارگزاران ساماندهی شدهاند. مثلا فیفا قبلا اسم Agent گذاشته بود یعنی کارگزار، الان اسمش را intermediary یعنی دلال کرده است. ببینید! 16 ماده در قانون تجارت در مورد دلالی داریم. قانونگذار میگوید دلال معادل تاجر است. یعنی دلالان، تاجر هستند. مثل بنگاه املاک و بنگاه آژانس هواپیمایی که دلال هستند ولی همانطور که مدیریت فوتبال بلد نیستیم، همانطور که بلد نیستیم مدیرعامل باشگاه باید چه کسانی باشند و همانطور که خیلی چیزهای دیگر هم بلد نیستیم، دلال به فحش تبدیل شده است.
دلال در قانون تجارت به یکی از فحشهای حوزه فوتبال تبدیل
منبع: افکارنيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۹۵۹۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوسمار: ما کاری را که گل محمدی شروع کرد را ادامه می دهیم/ تمرکزمان روی قهرمانی است نه تمدید قرارداد بازیکنان
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، اوسمار در نشست خبری بعد از بازی با نساجی گفت: میخواستم یادی کنم از کسانی که 23 سال پیش در بازی پرسپولیس و شموشک خانواده خودشان را از دست دادند و روز گذشته سالگرد آن روز بود. میخواهم بدانند که ما همیشه به یاد آنها هستیم. همچنین میخواستم از کسانی که نزدیکان خودشان را در سیل برزیل از دست دادند یاد کنم. آنجا نزدیک جایی است که من زندگی میکنم و به بازیکنانم هم گفتم که به خاطر برد خوشحالم، اما به یاد آن دوستانم هستم.
وی افزود: امروز بازی بود که میتوانیم از آن درس بگیریم. در نیمه اول خوب بازی کردیم و شانسهایی داشتیم اما به خاطر جو ورزشگاه و اتفاقاتی که افتاد نتوانستیم بیشتر از یک گل بزنیم. در نیمه دوم به خاطر اخراجی که داشتیم بیشتر دفاعی بازی کردیم اما به خاطر پتانسیل بازیکنانمان توانستیم یک گل بزنیم و بازی را حفظ کنیم و به پیروزی برسیم.
سرمربی پرسپولیس درباره جو ورزشگاه وطنی تاکید کرد:حضور تماشاگران را می دانستیم چون لوسادا قبلاً در نساجی بوده و در این مورد به ما اطلاع داده بود. بازی آخر فصل قبل همه ورزشگاه تقریباً هوادار پرسپولیس بودند، اما امروز وقتی دیدم اکثریت هواداران نساجی هستند برایم جالب و زیبا بود. میخواهم دوباره به آنها تبریک بگویم به خاطر این جوی که وجود دارد.
اوسمار در واکنش به سؤالی درباره بازی هجومی تیمش گفت: از وقتی از تابستان 2022 به اینجا آمدم هدف ما همیشه حمله کردن بوده است. تفکر یحیی گلمحمدی هم همیشه حمله رو به جلو بود. ما چیزی را ادامه میدهیم که یحیی شروع کرده است و آن را جلو میبریم و بهتر میکنیم.
وی در مورد بحث تمدید قرارداد بازیکنان پرسپولیس و اینکه آیا قرارداد آنها با نظر او تمدید میشود، گفت: الان تمرکز ما بیشتر روی قهرمانی است و دفاع از چیزی که پارسال به آن رسیدیم. تمرکز ما روی آن است و امیدوارم باشگاه قدر بازیکنان خوبمان را بداند و آنها را نگه دارد. جلوتر که رفتیم درباره این موضوع تصمیم میگیریم.
انتهای پیام/