آيت الله اراکي در گفتگوي تلويزيوني مطرح کرد: کنفرانسهاي وحدت اسلامي، از عوامل مهم جلوگيري از تنش و ستيز بوده است/ جريان «تشيع انگليسي» از سفارت عربستان و انگليس پول ميگيرد و به برخي هياتهاي حسيني کمک ميکند +فيلم
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۵۴۱۹۱
خبرگزاري آريا - براي مقابله با کنفرانس وحدت ما، برنامههاي گسترده توسط رژيم عربستان و همپيمان با او انجام شده است. گاهي سراغ مهماناني که دعوت کرديم ميروند. گاهي تهديد و گاهي تطميع ميکنند.
سرويس سياست مشرق - آيت الله محسن اراکي دبير کل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي و عضو مجلس خبرگان رهبري مهمان برنامه اين هفته دست خط بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه گفتگوي محمدحسين رنجبران با آيتالله محسن اراکي از نظرتان ميگذرد:
مجري: هفته وحدت را به شما تبريک عرض ميکنيم.
اراکي: به شما و همه مردم جهان تبريک ميگويم؛ چون دايره اين وحدتي که به آن ميخوانيم از جامعه اسلامي هم فراتر است.
س: در هفته وحدت هميشه کنفرانس وحدت اسلامي را داريم. الان چند دوره است؟
اراکي: اين دوره، سي و يکمين دوره است.
س: براي خيليها سوال است که حاصل اين کنفرانس چه هست؟ شايد آنطور که بايد و شايد ديده نميشود يا گفته نميشود، حاصل اين کنفرانس که در هفته وحدت اسلامي برگزار ميشود.
اراکي: شايد هر دو باشد يعني هم ديده نميشود و هم گفته نميشود. اگر اين کنفرانس وحدت و برنامههايي از اين تراز در سراسر جهان اسلام نبود، با توطئهاي که در اين 4-3 سال اخير از سوي صهيونيستها و آمريکاييها و عربستان براي ايجاد جنگ و آتش ستيز در جامعه اسلامي تدارک ديده شده است، همه جهان اسلام را به آتش ميکشيد.
اين تلاشها البته تلاش مجمع جهاني تقريب يا تلاشي که در کنفرانس وحدت انجام ميشود به تنهايي منظور نيست، از عوامل بسيار موثر در جلوگيري از تنشها و ستيزها بود. يک گستره بسيار دامنهداري از فعاليتهاي همگرايانه از همين کنفرانس وحدت ميجوشد.
شايد حدود 30 کنفرانس بينالمللي در سراسر جهان برگزار ميکنيم که با کمک شخصيتهاي محلي آن کشورها بوده. از روسيه تا ترکيه و لبنان و عراق و اندونزي و مالزي و تونس اين کنفرانس برگزار شده است. درخواست چنين کنفرانسهايي نشاندهنده اثرگذاري اين کنفرانسها است.
ما در خيلي از ديدارهايي که اتفاق افتاده است شخصيتهاي بزرگ در ديدار با مقام معظم رهبري منقلب ميشوند، گريه ميکنند و اشک شوق از ديدگان آنها جاري ميشود. يکي از شخصيتهاي برجسته فلسطيني در يکي از اين سالها امده بود و براي اولين بار به ايران ميآمد، ما براي اين شخصيتها همراه داريم، همراه اين شخصيت فلسطيني ميگفت وقتي آقا شروع به صحبت کردند اين همانند ابر بهار گريه ميکند. خيلي منقلب بود؛ علت را پرسيدم، گفت اين منظر را تاکنون نديده بودم.
س: براي برخي سوال است که بيش از سي دوره برگزار شد الان وضعيت جهان اسلام وضعيت خوب و مطلوبي نيست. يعني نتوانستيم درست اثر بگذاريم يا طرف مقابل قوي عمل کرده است؟ در اين کنفرانسها اقاي قرضاوي که صحبتهاي ضد جمهوري اسلامي و فعاليت براي تقريب مذاهب دارد، قبلا در اين کنفرانسها حاضر شده بود. چه اتفاقي افتاده است؟
اراکي: ما قويتر عمل ميکنيم. يعني اگر ما قويتر عمل نميکرديم وضع بدتر از اين بود. بايد بدانيد کاري که براي ايجاد جنگ و آتش در منطقه عمل شد در تاريخ سابقه ندارد. اين که ميگويم در تاريخ سابقه ندارد با اطلاعات ميگويم و مبالغه نميکنم. صدها ميليارد دلار خرج شد. امکانات آمريکا و انگليس و رژيم صهيونيستي و کشورهاي ديگر اروپايي همانند فرانسه و آلمان و سازمانهاي جاسوسي بکار افتادند. چه پولهايي که خرج نکردند!
براي برخي از اين شخصيتهايي که خود شما اسم آورديد، ميدانيد چه پولهايي خرج شده؟ براي مقابله با خود کنفرانس وحدت ما برنامههاي گسترده توسط رژيم عربستان و همپيمان با او انجام شده است. گاهي سراغ مهماناني که دعوت کرديم ميروند. مهمان ما قول امدن داده است و يک هفته قبل از آمدن ميگويد من منصرف شدهام. چرا منصرف شدهاند؟ دليل را بيان نميکنند.
گاهي تهديد و گاهي تطميع است. هر دو را اعمال ميکنند و اين نشاندهنده اثرگذاري اين کنفرانس است. اگر اين کنفرانس اثرگذار نبود تلاش گسترده رژيمهاي مخالف جمهوري اسلامي براي عدم شکلگيري اين کنفرانس انجام نميگرفت.
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نميکند.
فايل آنرا از اينجا دانلود کنيد: video/mp4
مثلا رسانههايي مانند BBC چقدر تلاش ميکنند که عليه اين کنفرانس فضاسازي کنند. ما هميشه «نماز وحدت» داريم و شيعه و سني با هم نماز ميخوانند. سال گذشته در يکي از شهرها دو نماز برگزار شده بود و يک عده شيعه و يک عده سني بودند. البته اين متعارف است که شيعهها با هم نماز ميخوانند و سني ها هم با هم نماز ميخوانند؛ در برخي شهرها هم اينطور نيست. در کنفرانس وحدت اين اتفاق نيفتاده بود. در کنفرانس وحدت همه با هم نماز ميخوانند. همين امسال هم اين نماز وحدت را خواهيم داشتيم. هميشه در ظهر روز افتتاحيه نماز دستهجمعي داريم و شيعه و سني با هم نماز ميخوانند ولي BBC چقدر تبليغات کرد.
به دروغ تبليغ ميکنند. هم BBC هم ساير رسانههاي دشمن چه ضجهاي در دنيا راه انداختند که مثلا در ايران شيعهها جدا نماز ميخوانند و سنيها جدا نماز ميخوانند. اين کنفرانس وحدت نتوانست کاري کند. اين کار را آنها سعي ميکنند از ارزش و تاثيرش بکاهند. اين نشاندهنده اين است که اين کنفرانس موثر بوده است.
س: در قضيه تهديد و تطميع ميهمانها مصداقهايي داريد که الان بازگو کنيد؟
اراکي: بسيار زياد است. اگر بخواهم بشمارم زياد است، اما نميخواهم اسمي بياورم. صلاح نيست اسم آورده شود. ولي بسيار زياد است.
س: امسال هم اتفاق افتاده است؟
اراکي: بله، يکي از کارهايي که امسال اتفاق افتاد اين بود که همزمان با کنفرانس وحدت، توسط عربستان و برخي رژيمهاي همکار او، کنفرانس ديگري در يکي از کشورها راه انداختند تا افرادي که دعوت ميکنيم آنها به آن کنفرانس ببرند تا اين کنفرانس تضعيف شود.
س: تقريبا 6 سال پيش کليد تشکيل داعش زده شد. آيا با اين ارتباطاتي که در کنفرانسها و جلسات مختلف داشتهايد، چنين پيشبيني را ميکرديد؟
اراکي: بله. قضيه از حدود 25 سال پيش و عمدتا از پايان يافتن جنگ با صدام آغاز شد. اين جنگ نرم چند خط را دنبال ميکرد. اولين خط اين بود که يک جريان بدلي که ظاهر انقلابي داشته باشد و شعارهاي انقلاب و جمهوري اسلامي را بدهد ولي سرنخ آن در اختيار آمريکا باشد. لذا توليد اين جريانات آغاز شد؛ ابتدا القاعده و بعدها داعش و جرياناتي از اين قبيل ايجاد شد.
بعد مسئله جديدي براي اينها ايجاد شد؛ يعني اين که به عراق و سوريه بيايند، اين منطقه از آغاز پايگاه حرکات ضد صهيونيستي بوده؛ عراق هيچگاه به پيمان صلح با اسرائيل نپيوست. سوريه هيچگاه به پيمان صلح با اسرائيل نپيوست. تمام اينها نشاندهنده اين است که اين برنامه را براي دو کار انجام دادند؛ يکي اينکه جريان انقلابي را در کشورهاي اسلامي نابود کنند.
از سوي ديگر ايران و انقلاب ايران را محاصره کنند و پيام انقلاب را محاصره کنند. اين کاري بود که دنبال ميکردند. هدف سومي هم داشتند که اين جريان انقلاب به شکل عجيبي در نسل جوان مسلمان کشورهاي اروپايي و آمريکايي گسترش يافت. من مدتي از سوي مقام معظم رهبري در آنجا ماموريت داشتم، آماري گرفتيم که در کشوري مانند بريتانيا در کل تاريخ حضور مسلمانان در اين جزيره تا زماني که من بودم – سال 75 يا 76 بود- حدود 500 مرکز و مسجد اسلامي تاسيس شد، اما در فاصله بين ابتداي انقلاب اسلامي تا سالي که من بودم در دو دهه بيش از دو هزار مسجد و مرکز در بريتانيا تاسيس شده بود.
س: به حضورتان در انگليس اشاره کرديد؛ ده سالي در دفتر رهبري در انگليس بوديد.
اراکي: بله.
س: چيزي از شما درباره يکي از رهبران احزاب اسلامي در يکي از کشورها که مدتي خيلي تند و تيز عليه جمهوري اسلامي حرف ميزد و خدمت رهبري براي چگونگي برخورد ميرويد؛ اين را توضيح دهيد.
اراکي: يکي از رهبران بسيار شاخص يکي از کشورهاي اسلامي بود.
س: کدام کشور بود؟
اراکي: يکي از کشورهاي عربي آفريقا بود. مدتي عليه جمهوري اسلامي حرف ميزند و انتقادات خيلي تندي داشت. من خدمت آقا رسيدم و عرض کردم اين بنده خدا قبلا با ما رفيق بود. خيلي از بزرگان با ما رفاقت داشتند و در نتيجه شرايطي که وجود داشت رفاقت را برهم زدند.
نظر ايشان را در اين بار پرسيدم که آيا ما همچنان به ارتباط و رفاقتمان با اين شخص ادامه بدهيم؟ آقا سفرمودند ما همچنان او را از خود ميدانيم؛ عبارت رهبري اين بود. با اينکه حرفهاي خيلي تندي عليه جمهوري اسلامي و گاهي عليه خود رهبري ميزد. من از مقام معظم رهبري در طول دوران ماموريتم چيزهاي عجيبي ديدم. يعني عکس اين را هم ديدم. اين يکي از شخصيتهاي ديگر رفتار عکس داشتند.
س: آن مورد به کجا رسيد؟
اراکي: اتفاقا خيلي هم اثر داشت و با او همچنان ارتباط برقرار کرديم.
س: پيغام آقا را هم داديد؟
اراکي: به شکلي به او رسانديم. او الان يکي از بهترين دوستان جمهوري اسلامي است.
س: دوباره برگشت؟
اراکي: بله. خيلي خوب هم برگشت. ميخواهم بگويم عکس اين مسئله هم بود. يکي از شخصيتهاي بزرگ کشورهاي اسلامي که دور از منطقه ما هم نيست، که از اهل سنت هم هست، هر دو موردي که گفتم از اهل سنت بودند، اين آقا خيلي اظهار مودت و محبت ميکرد و خود را به ما نزديک ميکرد. من خدمت مقام معظم رهبري رسيدم و خيلي از اين ارتباط خوشحال بودم و به عقيده من، يک دستاوردي بود. آقا فرمودند: نه! اين فرد خيلي به درد ما نميخورد. روي او نياز نيست زحمت بکشيد. همينطور هم شد. – ميخندد - بُعد نظر رهبري را نشان ميدهد. يکي در ايران است و بر جهان تسلط دارد. اين که ميگويم نمونهاي از الهامات الهي به حساب ميآورم.
س: به لندن بازگرديم. تجربه خاصي در انگليس براي شما بود. بخشهايي را ميخواندم چنين به نظرم رسيد. ناگفته از آنجا زياد داريد. يکي همايشي بود که در يکي از دانشگاهها ميخواستيد برگزار کنيد که درباره نظريات امام خميني بود که با موانع زيادي مواجه بوديد.
اراکي: داستان ما در کاري که در انگليس شروع کرديم، خيلي داستان پيچيدهاي است.
س: دوست نداشتيد برويد.
اراکي: بله. اصلاً خيلي بيرغبت بودم. يکي از سختترين و تلخترين ماموريتها، ماموريت به لندن بود. از ابتدا دولت انگليس خيلي کارشکني کردند. دو سال ما را براي ويزا معطل کردند. ويزا به ما نميدادند، تا وقتي که وزارت خارجه ما وارد يک عملي شد که آنها را تهديد کرد.
من را به عنوان مبلغ مذهبي شرکت کالا در ابتدا فرستادند. وزرات خارجه ما به وزارت خارجه انگليس اعلام کرد که اگر با ما اين طور برخورد کنيد که کارمند شرکت کالا... من را به عنوان کارمند شرکت کالا اعزام کردند، کارمندي که تبليغ ديني را برعهده دارد؛ آنجا قريب 200 کارمند در شرکت کالا داشتيم، لذا اين 200 نفر نياز به مبلغ مذهبي داشتند که کارهاي مذهبي آنها را انجام بدهد.
وزارت امور خارجه خواست علت ويزا ندادن را جويا شد و اگر اين کار را ادامه دهيد ما مجبوريم دفتر خود را به فرانکفورت منتقل کنيم. قدري که متوجه شدند قضيه جدي است ويزا را صادر کردند. ويزا را دادند و من نميخواستم خودم را به عنوان نماينده مقام معظم رهبري معرفي کنم بلکه به عنوان مبلغ براي شرکت کالا رفته بوديم.
ضد انقلاب يک خطاي استراتژيک انجام داد. وقتي من به آنجا رفتم و معلوم شد و پيچيد، ضد انقلاب و رسانههاي مختلف با تيترهاي بزرگ نوشتند «نماينده خامنهاي وارد لندن شد». يعني رسانهاي که ما را به عنوان نماينده رهبري معرفي کرد، براي تحريک دولت بود. ميخواستند دولت انگليس را تحريک کنند ولي به نفع ما تمام شد که مردم فهميدند ما به عنوان نماينده مقام معظم رهبري هستيم.
ابتدا خيلي با مشکلات روبرو بوديم. ابتدا علماي شيعه انگليس ميترسيدند با ما ديدار کنند. فکر ميکردند ديدار با ما براي آنها مشکلساز است. بعدها با اينها ارتباط برقرار کرديم؛ بحمدالله خدا کمک کرد و خيلي سرويسهاي جاسوسي انگليس در تلاش بودند تا براي ما دام پهن کنند. به روشهاي مختلف اقدام کرد.
اوايلي که ما رفته بوديم اوج مسئله سلمان رشدي بود. دانشجويي آمد و گفت که جواني انگليسي شيعه شده است و مخلص و پاک و فاني در اسلام است. ما قبول کرديم ديداري داشته باشيم. يک بار براي احوالپرسي آمد و بعد از مدتي، گفتند اين جوان کار مهمي دارد. با همان دانشجوي ما آمد، گفت من ميتوانم سلمان رشدي را بکشم چون محل سکونت او را ميدانم و کشتن او براي من آسان است. هيچ کسي هم نميفهمد و من فقط ميخواهم اجازه شرعي از شما بگيرم.
من گفتم به اينجا نيامده ام که اجازه کشتن بدهم و اين کار من نيست؛ اگر اين سوالات را داريد با تهران دفتر رهبري تماس بگيريد و سوال کنيد. اين گذشت و 3-2 بار از ما خواست يک چيزي در اين باره بگيرد. بعد از مدتي شنيديم هر دو را دستگير کردهاند.
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نميکند.
فايل آنرا از اينجا دانلود کنيد: video/mp4
آن جوان ايراني، جوان پاک و صافي بود ولي سادگي به خرج داد و معلوم شد آن آدم که ادعاي مسلمان شدن ميکرد، اصلا مامور سرويس جاسوسي انگليس بود. چون ارتباطاتي با دانشجويان داشتيم، با دانشجويان دانشگاه لندن ارتباط داشتيم و گفتيم خودتان کمک کنيد کنفرانس نوآوريهاي انديشه امام راهاندازي کنيم.
تلاش کردند و کار بسياري کردند تا مديريت دانشگاه قانع شود که اين کنفرانس انجام شود. گفتند اين کنفرانس علمي است و جنبه سياسي و تبليغاتي ندارد. به هر حال امام (ره) يک انديشهگر سترگ در جهان معاصر است. بعد از مدتها تلاش، موافقت آنها جلب شد اما با يک شروطي بود.
اولاً گفتند نبايد تبليغي شود، هيچ رسانهاي نبايد در اين کنفرانس حاضر باشد حتي ضبط صوت در اين کنفرانس ممنوع است. ضبط هم نبايد بکنيد و فيلم نبايد بگيريد. عکس نبايد بگيريد و ضبط نشود. يکي از مهمانان ما در اين کنفرانس مرحوم «روژه گارودي» بود.
من پيشنهاد ميکنم به برخي نهادها و شايد خودمان هم چنين کاري بکنيم، معتقدم يکي از شخصيتهايي که بايد در سطح جهان از او تجليل شود شخصيت روژه گارودي است. روژه گارودي بزرگترين متفکر مارکسيست در جهان غرب بود و بعد از لنين و استالين، بزرگترين متفکر بود. حتي ناقدان مارکسيسم در آن دوران يکي از منابع استنادشان در افکار مارکسيستي کتابهاي روزه گارودي بود.
اين مرد در جريان انقلاب ما مسلمان شد. يک مسلمان ناب انقلابي شد و پيرو امام و عاشق امام شد. درباره امام مقاله و کتاب نوشته است. ما اين آقا را دعوت کرديم و يکي از سخنرانان ما بود به لحاظ اينکه درباره شخصيت امام مقاله نوشته است.
مدير دانشگاه وقتي فهميد از ايشان دعوت کرديم، گفت يا ايشان نيايد يا اگر بيايد کلا مراسم را کنسل و تعطيل ميکنيم. ضدانقلاب و منافقين و سلطنتطلبان روبروي سالن کنفرانس جمع شدند و شعار دادند. يک شاهزادهاي براي سرکشي از دانشگاه آمده بود، برنامه خودش بود. با اين تجمع ضدانقلاب روبرو شد. خبرنگاران هم آمدند و نظر شاهزاده را درباره اين کنفرانس پرسيدند.
او اجمالا گفته بود اين کنفرانسي علمي است و به ما مربوط نميشود. خود اين امر منشا انعکاس اين خبر در رسانهها شد تا جايي که يکي از نمايندگان مجلس عوام انگليس، در سخنراني درون پارلمان اعتراض کرد به حکومت که چرا برگزاري چنين کنفرانسي داده شد و اين نوعي تهاجم فرهنگي است که جمهوري اسلامي عليه ما راه انداخته است.
س: بحث انگليس شد؛ در جايي گفته بوديد تا زماني که انگليس بودم اين جريان انگليسي به نام شيعه انگليسي جرات قدعلم کردن نداشت؛ اين چه جرياني بود؟
اراکي: همينطور بود. وقتي در انگليس بوديم، توانستيم جامعه مسلمين انگليس را يکپارچه کنيم. ما يک تشکلي از همه مجموعههاي اسلامي راه انداختيم. يک تشکلي از مجموعههاي شيعي راه انداختيم و همه اين مجموعههاي شيعي و اسلامي با ما هماهنگ بودند، به طوري که چشمشان به زبان و حرف ما بود و گوششان شنوا بود. با چنين وضعيتي، جريان تشيع انگليسي اصلا جرات اظهار وجود نداشت. تحرکاتي ميکردند ولي تحرکات اندکي بود.
س: اينها چه کساني بودند؟
اراکي: يک زماني کتابي را سازمان جاسوسي آمريکا منتشر کرده بود که نام آن را الان فراموش کردم. در ان کتاب نوشته بود که بايد در مقابل با اين جريان اسلامگرايي انقلابي مخصوصا جمهوري اسلامي چه کنيم؟ در انجا امده بود بايد دنبال کساني برويم که رياستطلب هستند، دنبال رياست هستند و ميخواهند خود را بروز دهند. اين افراد را بزرگ کنيم و از اينها محورهاي ديني در مقابل نظام جمهوري اسلامي استفاده کنيم.
بايد در هياتهاي حسيني نفوذ کنيم، بايد در مداحان نفوذ کنيم. اينها همان چيزهايي است که آنها بيان کردند نه اين که من از خود عرض کنم. انگليسيها و امريکاييها براي کشورهاي جنوبي خليج فارس ماموريتي تعريف کردند؛ مثلا براي برخي از کشورها نفوذ در بين اهل سنت و رهبري جريان ديني اهل سنت را به آنها واگذار کردند. ماموريتي که براي کويت تعريف کردند نفوذ در جهان تشيع است. سازمان جاسوسي کويت در اين باره فعاليت گسترده دارد. اين مربوط به اکنون نيست بلکه از 50 سال پيش فعال هستند.
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نميکند.
فايل آنرا از اينجا دانلود کنيد: video/mp4
سازمان جاسوسي بريتانيا که سازمان اطلاعات کويت با آن سازمان لينک هستند، اينها اولا پول هنگفتي در اختيار اين جريان (تشيع انگليسي) قرار دادند. به اينها اين ماموريت را دادند که اين جريان را بزرگ کنند و ترويج دهند تا شبکه ديني در سراسر جهان ايجاد کند، مراکزي را تاسيس کند، آخوند را براي فرستادن به اين سو و آن سو تربيت کند، در هياتهاي حسيني نفوذ کند و يک جريان شيعي عليه تشيع ناب راه اندازي کند. همانند کاري است که در ميان اهل تسنن انجام دادند.
س: اينها تا قم هم آمدند؟
اراکي: بله. البته يکي از عوامل آن ناآگاهي است. اين عرض من قرائن بسياري دارد ولي خيليها بيدار نيستند و متوجه نميشوند. من خودم از شبکه امام حسين شنيدم – چون اينها قريب 25 شبکه ماهوارهاي راه اندازي کردهاند؛ با آن همه هزينههايي که اداره يک شبکه ماهوارهاي دارد - بعد از حمله اسرائيل به غزه، مجري دروغگوي اين شبکه با کمال پررويي ميگفت، شنيدهايد که يک هواپيما خون از جمهوري اسلامي به غزه رفته است و اينها کيسههاي خون را رد کردهاند و گفتهاند اين خون شيعه است و نميخواهيم در بدن ما تزريق شود.
س: در جايي گفته بوديد من خبر دارم افرادي به عنوان تاجر از سفارت عربستان و انگليس پول ميگيرند و خرج قمه زني ميکنند.
اراکي: بله. اين يقيني است. در عراق به هر هياتي که قمهزني کند پول خاصي ميدادند به شرطي که قمهزني کنند. اين جريان را در ايران هم ميخواستند راه اندازند که موفق نشدند. البته الان در ايران هم به برخي هياتها پول ميدهند.
س: يعني به برخي از هياتها در ايران هم پول ميدهند؟
اراکي: بله. پول ميدهند تا به تدريج در اينها نفوذ کنند و اينها را از انقلاب جدا کنند. يکي از چيزهاي ديگر که از شبکه امام حسين شنيدم و براي امسال است، ميگفت عزاداري براي امام حسين اين نيست کسي سينه بزند و گريه کند، اينها عزاداري نيست؛ آقا شنيدهايد در هندوستان يک عده براي عزاداري امام حسين چه ميکنند؟ لخت ميشوند، روي زمين دراز ميکشند، بعد ميگويند اسبها روي اينها بتازند! اين عزاداري است!
بزرگترين خطري که امروز جهان تشيع را تهديد ميکند خطري از اين قبيل است؛ يعني خطر نفوذ از درون و پوک کردن محتواي تشيع از درون است تا تشيع را به عامل تکه پاره کردن خودش تبديل کند. تشيع را به اين معنا ميکنند که خون بريزيد و آن هم خون خود را بريزيد؛ خون دشمن را نبايد بريزيد. وقتي نوبت دشمن ميرسد، خشونت ميشود؛ آنهم با دشمني که ميخواهد تو را بکشد برخورد کنيد خشونت مي شود. وليکن خود را بکشيد خوب است! اگر کار درستي است چرا خودشان انجام نميدهند؟
س: اين بخش صحبت ما خانوادگي است؛ شما چه سالي ازدواج کرديد؟
اراکي: من سال 56 ازدواج کردم. انقلاب تازه شروع شده بود. در اوج انقلاب بود و در روز عيد غدير ازدواج کرديم.
س: چطور با حاج خانم آشنا شديد؟
اراکي: حاج خانم از يک خانواده علمي و ديني معتبر در اراک بودند. من هم مايل بودم از يک خانواده علمي و از سادات دختري براي ازدواج انتخاب کنم. بستگان ما در اراک اين خانواده را به ما معرفي کردند. عمهاي داشتم که خيلي در حق ما لطف داشت و ايشان تلاش براي معرفي اين خانواده داشتند.
س: حاج خانم از خانواده علما هستند؟
اراکي: بله. پدرشان مرحوم آيتالله ميرمهدي از علماي برجسته اراک بود که سه چهار سال پيش از دنيا رفتند.
س: مهريه چه بود؟
اراکي: مهريه 100 هزار تومان بود.
س: خطبه عقد را چه کسي خواند؟
اراکي: خطبه عقد را مرحوم آيتالله حاج آقا بزرگ عراقي خواندند که بعدها امام جمعه کنگاور شدند.
س: خودتان متولد نجف هستيد؟
اراکي: بله. پدر من در دوره رضاخان که محدوديتهاي بسيار سختي بر حوزه علميه قم و مسئله اتحاد شکل و لباس بود و روحانيون را خلع لباس ميکردند و بسياري از فضلاي حوزه علميه قم به نجف نقل مکان کردند. پدر من هم حدود سال 1314 به نجف هجرت کردند و در آنجا ازدواج کردند و پدربزرگ من هم از بزرگان و علماي اراک بودند. مرحوم آيتالله حاج شيخ صفرعلي اراکي بودند.
س: چند فرزند داريد؟
اراکي: من 9 فرزند دارم.
س: چند پسر و چند دختر داريد؟
اراکي: من 4 پسر و 5 دختر دارم.
س: چه ميکنند؟
اراکي: پسرها تحصيلات جديد داشتند و به تدريج تمام کردند و ليسانس يا فوق ليسانس گرفتند، فعلا به حوزه برگشتند.
س: همه طلبه هستند؟
اراکي: 3 نفر طلبه است. يکي از پسرها هم معلول است. از همه هم راضي هستم.
س: پاي درس خودتان ميآيند؟
اراکي: انها که رسيده باشند، پاي درس من ميآيند و آنها که در مقدمات هستند و به درس خارج نرسيدهاند، در جاهاي ديگر درس ميخواندند.
س: دختر خانمها چطور؟
اراکي: دو تا از دخترها به حوزه آمدهاند. سه تا از دخترها محصول تحصيلات متعارف دانشگاهي هستند؛ البته يکيشان هم هنوز دانشگاه نرفته است.
س: چند نوه داريد؟
اراکي: من 9 نوه دارم.
س: پرجمعيت هستيد.
اراکي: بله.
س: زياد دور هم جمع ميشويد؟
اراکي: بله.
س: بحث سياسي و علمي هم ميکنيد؟
اراکي: درباره همه چيز بحث ميکنيم. يکي از جلسات پربحث ما جلسات درون خانوادگي است.
س: تفکرات به هم نزديک است يا فاصله دارد؟
اراکي: فاصله ندارد ولي آنها در تفکر آزاد هستند و چيزي را به فرزندان تحميل نکردهايم. حتي طلبگي را هم به بچهها تحميل نکردم. خودشان راغب بودند طلبه شوند. فضاي خانواده آزاد است و تحميلي در آن نيست منتها همفکر هستيم.
س: اختلاف نظر هم داشتهايد؟
اراکي: فرزندان پيشنهاد ميدهند و ما استفاده ميکنيم. به ياد ندارم به اختلاف نظر جدي رسيده باشيم. ممکن است من حرفي بزنم و آنها نقد کنند و بگويند اين طور نيست. اين که اختلاف نظر جدي بين ما ايجاد شود، سراغ ندارم.
س: اهل غذا درست کردن هستيد؟
اراکي: فراوان درست ميکنم.
س: بلد هستيد؟
اراکي: بله. حسابي.
س: مثلا چه غذايي درست ميکنيد؟
اراکي: خانه ما هميشه پر مهمان بوده است. چه در دزفول بوديم و چه در لندن بوديم، اقوام و شخصيتها به خانه ما ميآمدند و ما مقيد بوديم در خانه از اينها پذيرايي کنيم. خانم بايد غذا ميپختند و من هميشه به ايشان کمک ميکردم. برخي از غذاها را از ايشان بهتر ميپزم. (ميخندد)
س: مثلا چه غذاهايي را بهتر درست ميکنيد؟
اراکي: مثلاً پلو، خورشت فسنجان، خورشت قيمه بادمجان درست ميکنم.
س: پس اهل کمک کردن در کار خانه هم هستيد؟
اراکي: بله. علي رغم تلاش و مسئوليتي که داشتم هميشه سعي کردم در خانه کمک کنم.
س: کمک کردن در خانه برکت هم دارد!
اراکي: بسيار برکت دارد. هيچ تفريحي بهتر از تفريح کار در خانه نبوده است.
س: سوابقتان را مطالعه ميکردم، شما در ايام انقلاب دستگير هم شديد؟
اراکي: بله. من در نجف هم تحت تعقيب بعثيها بودم.
س: آنجا تبليغ امام را ميکرديد؟
اراکي: بله، کلا فعاليتهاي ديني زيادي داشتيم. به ايران که آمدم هفته اول ساواک من را احضار کرد. تقريبا 11 ساعت ما را در زندان قم نگه داشت. بازجويي مفصلي انجام دادند. شخصي به نام محمدي مسئول ساواک آنجا بود. چند پرونده آورد و گفت همه اينها مربوط به توست.
من آن زمان 19 ساله بودم که از نجف آمدم. شروع به سوال از مرحوم پدر و مرحوم خاتم که داماد ما بودند، کردند. از آقاي برقعهاي هم سوال کردند که از ياران امام و شوهر همشيره ما بودند. از فعاليتها با امام سوال کردند که چه ارتباطي داشتيد؟ ما به نماز و درس امام ميرفتيم. خانه امام هم ميرفتيم. گفتند چرا؟ گفتم مرجع تقليد هستند همه ميرفتند و ما هم ميرفتيم. اين اولين برخوردي بود که اينها با ما داشتند.
س: بعد خوانسار به منبر رفتيد.
اراکي: بله. در جريان اوج انقلاب خوانسار دعوت بوديم. در ماه رمضان سال 57 بود. با جناب آقاي کشفي که در دوره اول نماينده شوراي اسلامي از اصطهبان بودند، با ايشان به منبر ميرفتيم. خبر دادند که قرار است ساواک شما را فردا دستگير کند. کساني که ارتباط داشتند اطلاع دادند. شبانه از خوانسار به اصفهان رفتيم و بعد به مشهد رفتيم، به جايي که آقاي قرائتي هم مخفي بود. تا پايان ماه رمضان با ايشان بوديم تا اينکه بعد از ماه رمضان اوضاع از کنترل رژيم خارج شد.
س: من در جايي ميخواندم شاگردي آيتالله خويي هم ميکرديد و شاگردي شهيد محمد باقر صدر هم داشتيد. خاطرهاي از اين بزرگان داريد؟
اراکي: خاطرات زيادي داريم. مرحوم آيت الله خويي بسيار مرد متواضعي بود. فقيهي بود که در فقاهت کمنظير بود؛ تسلط بر همه معارف اسلامي داشت. تنها فقيه اصولي نبود. در کلام، در ادبيات، در تاريخ زبردست بود.
با همه اينها، اين مرد بزرگ چنان متواضع بود که اگر با ايشان مينشستيد احساس ميکرديد با يک همسن و سال و همتراز خود بحث ميکند.
س: آقاي خويي با نظر و نهضت امام (ره) موافق نبودند؟
اراکي: کاملا موافق بودند. ابتدا که امام به نجف رفتند، اصلا دستگاه آقاي خويي دستگاه امام را مديريت ميکردند. کارهاي امام را دستگاه آقاي خويي انجام ميدادند، اما بعدها عواملي خواستند در دستگاه آقاي خويي نفوذ کنند تا بين اين دو مرجع اختلاف ايجاد کنند و موفق هم نشدند.
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نميکند.
فايل آنرا از اينجا دانلود کنيد: video/mp4
مرحوم آقاي خويي در دوران جنگ، اجازه صرف سهم امام را به نفع رزمندگان ايراني صادر کرد. اين به چه معني است؟ من خيلي خاطره از آقاي خويي داريم که چه نگاهي داشت و چه شرايطي بر آقاي خويي حاکم بود. آقاي خويي تا آخر نسبت به امام علاقهمند بودند.
اين که ميگويند نظر آقاي خويي به ولايت فقيه نبوده، اشتباه است و ما بحثش را کردهايم. در بحث فقه سياسي اسلام مفصل بحث کردهايم که مرحوم آقاي خويي معتقد به ولايت فقيه بودند، منتها از طريق ديگري اعتقاد داشتند.
س: به دو راه مختلف اعتقاد داشتند.
اراکي: بله. ايشان از طريق امور حسبي و قدر متيقن اينکه کسي که بايد مسائل و امور مسلمين را اداره کند فقيه جامع الشرايط است. از اين طريق آقاي خويي قائل بود ولايت فقيه خوب است. اما شرايطي که مرحوم آقاي خويي داشت يعني زير سلطه صدام خبيث و بيرحم زندگي ميکرد، انتظار نبود ايشان پشتيباني از انقلاب اسلامي را به طور صريح اعلام کند.
اعلاميه مرحوم آقاي خويي بعد از جريان 15 خرداد هنوز هست؛ اعلاميه مفصلي دادند که از نابترين اعلاميههايي است که در آن دوران صادر شده است و تحت عنوان نفوذ صهيونيست در ايران بود؛ اعلاميه ايشان تکاندهنده بود.
هنوز هم موجود است. با اين که 50 سال از آن تاريخ گذشته است، هنوز اعلاميه ايشان اعلاميهاي هشداردهنده و بيدارکننده نسبت به نفوذ صهيونيست در بلاد اسلامي است.
س: شهيد صدر چطور؟ با آقاي صدر فعلي نسبت دارند؟
اراکي: مقتدا صدر پسر آسيد محمد صدر است. ايشان عموزاده مرحوم آقا سيد محمد باقر صدر ميشد. البته مقتدا داماد آقاي سيد محمدباقر صدر هم شده است. ارتباط سببي اينچنيني هم با مرحوم آقاي صدر هم دارند.
مرحوم آقا سيدمحمدباقر صدر از ابتدا از مريدان حضرت امام بود. بعد از پيروزي انقلاب، انقلاب در عراق هم شروع شد و رهبري در عراق بر عهده مرحوم آقاي صدر بود. مرحوم آقاي صدر خيزش اجتماعي گستردهاي را ايجاد کرد. به طوري که عشاير عرب از همه جاي عراق به نجف ميآمدند و اعلام پشتيباني از مرحوم آقاي صدر ميکردند و يکي دو بار هم رژيم خواست مرحوم آقاي صدر را دستگير کند و مردم پشتيباني کردند و موفق نشد.
تا اينکه نوبت به محاصره مرحوم آقاي صدر رسيد. در همان دوراني که مرحوم آقاي صدر انقلاب را آغاز کرده بودند و در انقلاب مشغول حرکت بودند و فعاليت ميکردند شخصي را از شاگردانشان به ايران فرستادند. مرحوم مهري که بعدها نماينده امام در کويت بود را به ايران فرستادند. ايشان از شاگردان مرحوم آقاي صدر بودند.
ما از حضرت امام وقت گرفتيم براي اين که پيام مرحوم مهري را آورده بود که به امام برساند. پيام اين بود که من احساس تکليف کردم و در مسير انقلاب راه افتادم و حرکت را شروع کردم. ممکن است اين حرکت من به شهادت من منجر شود. خواستم اين کار با اجازه و نظر شما باشد.
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نميکند.
فايل آنرا از اينجا دانلود کنيد: video/mp4
ايشان نه تنها معتقد به امام که معتقد به ولايت امام بود. معتقد بود کاري که آنجا شروع کرده، بايد با اجازه و اذن حضرت امام باشد.
س: امام چه جوابي دادند؟
اراکي: امام فرمودند بگوييد استقامت کنند.
س: بعد از انقلاب رئيس دادگاههاي انقلاب اسلامي در خوزستان شديد؛ امام جمعه دزفول تا آخر جنگ بوديد. در شرايط جنگي بود.
اراکي: از ابتداي 65 امام جمعه بودم. مرحوم قاضي امام جمعه دزفول که از استوانههاي انقلاب به شمار ميآيند، در سال 64 از دنيا رفتند. مردم دزفول و فضلا و علما تلاش کردند. من به اين علت که مدتي در خوزستان خدمت کرده بودم محدوده دزفول را هم شامل بود و از امام درخواست کردند، بنده به عنوان امام جمعه معرفي شوم.
طومار جمع کردند و رفتند و آمدند و حضرت امام هم اين ماموريت را به عهده من واگذار کردند و به عنوان امام جمعه منصوب شدم و از اوايل 65 در دزفول مستقر شدم. اوج موشک باران و جنگ بود.
س: در زمان اشغال خرمشهر در آنجا بوديد؟
اراکي: من قبل از اشغال آنجا بودم. داستان خرمشهر هم داستان مفصلي است. ابتداي انقلاب با شروع اغتشاشات در خرمشهر که خلق عرب اغتشاش ايجاد کرد و بعثيها آدم و اسلحه ميفرستادند تا بحران ايجاد کنند.
از سوي دفتر امام، بنده و چند تن ديگر را براي استقرار در خرمشهر و انجام فعاليت فرهنگي فرستادند؛ به دليل اينکه به زبان عربي مسلط بوديم. آن آقايان بازگشتند و من ماندم. جنگ شروع شد و من ميخواستم با بچهها باشم. بچههاي خرمشهر تنها بودند، خيلي غريب بودند، اوايل جنگ هم نيرو نرسيده بود، يک مشت جوان چه کارها کردند!
واقعا داستان مقاومت مردم خرمشهر و جوانان اين ديار از عاليترين داستانهايي است که در تاريخ ملت ما شکل گرفته است.
س: شما تاسيسکننده شاخه نظامي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق شديد.
اراکي: بله. سال 62 بود.
س: فکر ميکرديد مجلس اعلا به جايي برسد که عراق را به دست آن بدهند؟
اراکي: اين براي ما آرزو بود. مجلس اعلا که تشکيل شد به لحاظ ارتباطي که با عراق داشتم، ما را به عنوان عضو مجلس اعلا انتخاب کردند؛ بعد قرار شد مجلس اعلا واحد نظامي داشته باشد که ما شروع به تاسيس اين واحد نظامي کرديم. هنوز سپاه بدر تشکيل نشده بود.
مرورگر شما از ويدئو پشتيباني نميکند.
فايل آنرا از اينجا دانلود کنيد: video/mp4
س: اين در ايران انجام ميشد؟
اراکي: بله، از عراق جذب نيرو داشتيم. من نيروها را اينطور جمع کردم؛ به اردوگاههاي عراقيها در ايران - در ايلام، اهواز، جهرم و اراک - ميرفتم و بچهها را جذب ميکردم. به سوريه رفتم و هواپيمايي از نيروهاي جوان عراقي جمع کردم و وارد ايران کردم و تا سپاه بدر تشکيل و تاسيس شود. در ابتدا بسيج مجلس اعلا بود و بعد سپاه بدر شد.
س: هنوز از نيروهاي شما در اين سپاه هستند؟
اراکي: بله، همه نيروهاي ما هستند که کار ميکنند. ابومهدي المهندس و ابوعلي و ... همين نيروها بودند که کمک کردند سپاه بدر تشکيل شد.
س: پس اين حشدالشعبي که ميبينيم ريشهاش همان است.
اراکي: بله ريشهاش سپاه بدر است. اگر سپاه بدر و اموزش ها نبود اين هم نبود. اينها آموزش ديده بودند و تشکيلات آموخته بودند و مجهز بودند. مگر ميتوانستيم سپاهي به اين فعالي به اين زودي تاسيس کنيم؟ کار سادهاي نيست. سپاهي که در عرض 4-3 ماه نميتوانستيم تاسيس کنيم. استخوانبندي اصلي حشدالشعبي همان نيروهاي سپاه بدر هستند.
س: يک سخني گفتيد که ميخواهند همانطور که تز انقلاب از حوزه هاي علميه خارج شد، آنتيتز آن هم از حوزهها خارج شود.
اراکي: بله.
س: اين يعني چه؟ اين بسيار در خودش حرف دارد.
اراکي: بيشترين کار را دشمن امروزه در حوزهها انجام ميدهد. البته به طور مستقيم نيست. اما روزي حوزه قم و نجف بسيار کار ميکنند. البته مايههايي که در حوزهها وجود دارد، استحکام حوزهها را به گونهاي تضمين ميکند که نفوذ در حوزه ها کار سادهاي نيست. به اين سادگي نميتوانند نفوذ کنند. وليکن قطعا رگههاي نفوذي ايجاد کردند.
س: اين جداي از جريان شيعه انگليسي است؟
اراکي: بله. اين به موازات همان است. آن يک شيوه است و اين شيوه ديگري است. لذا دستگاهي که ميخواهند کار کنند، ديدند نبايد اکتفا به يک جريان کنند و الان در فکر ايجاد جريانات متعدد ضد انقلاب هستند که در يک چيز با هم مشترک هستند. يعني چند مرحله دارند. مرحله اول اين است که حوزه را از انقلاب جدا کنند؛ يک حوزهاي درست کنند که کاري به انقلاب و سياست نداشته باشد. اين امر را با ترفندهاي مختلف القا ميکنند.
مرحله ديگر اين است که برخيها را به موضعگيري نسبت به برخي نهادهاي انقلابي وادار کنند. مرحله سوم موضعگيري نسبت به اصل و کل انقلاب است. اينها کارهايي است که در حوزهها انجام ميدهند. خداي متعال کمک کرده و اين جريانات خيلي تاثير گسترده ندارند، ولي حضور دارند و در حوزه قم و نجف رگههايي از جريان نفوذ فعال است.
س: گفتيد دوره ترور فيزيکي تمام شده اما در حوزه بزرگاني داريم که شديدترين ترورهاي شخصيت نسبت به آنها در ده سال اخير انجام شده است.
اراکي: بله، همين طور است.
س: چه کساني؟
اراکي: شايد نام ببرم درست نباشد. شخصيتهاي بزرگي است. مثلاً آقاي مصباح يک چهره استثنايي در جهان تشيع است؛ ايشان فرد کمي نيست. بعد از آقاي مطهري هيچ چهرهاي برتر از اين دو سه چهره نداريم، آقاي جوادي، آقاي سبحاني، آقاي مکارم و غيره استوانههاي انقلاب، اسلام و تشيع و تفکر اسلامي هستند.
س: تاکنون اتفاق افتاده است با علماي اهل سنت بحث داغي کنيد و به داد و بيداد برسيد؟
اراکي: به داد و بيداد يادم نيست رسيده باشد، ولي همان دوران که در لندن بودم گفتوگوي علمي بسيار گستردهاي با علماي بزرگ عربستان داشتيم. اين عالم بزرگ به نام دکتر محمد مسعري بود. ايشان از شخصيتهاي علمي برجسته عربستان است و رهبر جريان علمايي ضد رژيم آنجاست.
تفکر آنها همان تفکر متعارف سلفيگري است. ما با ايشان به وسيله برخي دانشجويان کويتي آشنا شديم. پيشنهاد کردند با هم جلسه بحثي داشته باشيد. همين اتفاق هم افتاد و مدتها با ايشان بحث ميکرديم و ايشان به منزل ما ميآمد و يا من به منزل ايشان ميرفتم. تا حالا هم روابط صميمي داريم.
س: هنوز هم ارتباط داريد؟
اراکي: بله. بعدها پيشنهاد شد اين مباحثات را تبديل به مباحث کتبي کنيم. ايشان پيشنهاد کرد، ابتدا مطلب را بيان کنيد. بنا شد از مبحث امامت شروع کنيم که مهمترين مبحث مورد اختلاف ما با اهل سنت به خصوص سلفيها است. ايشان پيشنهاد کرد نظريه امامت را خلاصه کنيد و بنويسد و من نقدم را به حرف شما بيان کنم.
من هم چنين کردم. نامهاي نوشتم و در اين نامه خلاصهاي از نظريه امامت بيان کردم. نقد مفصلي بر اين نظريه وارد کرد و شايد قريب 100 صفحه نقد شد. من هم پاسخ نقد ايشان را دادم و شايد حدود 100 صفحهاي شد. اميدوار بوديم اين ادامه پيدا کند. ظاهراً ايشان تحت فشار از سوي توده طرفدار خود قرار گرفت، به هرحال کي از رهبران سلفيها است.
وقتي من از ايشان پرسيدم که آيا شما نفوذي در بين اين گروههاي تروريستي عراق داريد که توصيه کنيد قدري از شيوه خود دست بردارند. ايشان گفتند ميتوانم در برخي از گروه ها اثرگذار باشم و اين کار را هم انجام داد. کار موثري هم انجام داد. او ميگفت بنلادن هم شاگرد من بود؛ البته خود ايشان او را قبول ندارد. ولي به هر حال ايشان جايگاه ويژهاي در بين سلفيون عربستان دارد.
مدتها با ايشان گفتوگو کرديم و اين چاپ هم شده است؛ به فارسي هم ترجمه شده است. تحت عنوان «گفتوگوي دو دانشمند» منتشر شد.
س: در کنفرانس وحدت در مورد ميانمار هم صحبت ميشود؟
اراکي: بله. حتماً. مسئله ميانمار براي ما مسئله مهمي است و اميدواريم در اين کنفرانس تصميمات مهمي درباره اين مسئله گرفته شود.
س: خيلي لطف کرديد. برنامه با دستخط شما به پايان ميرسد.
دست نوشته آيت الله محسن اراکي؛
«بسمالله الرحمن الرحيم
سپاس بي حد و کران، خداوند رئوف و کريم را که نعمت محمد و آل محمد (ص) و قرآن کريم را بر ما ارزاني داشت و ما را با راه و رسم عبوديتش آشنا ساخت و شکر بي حد خداي را که نعمت انقلاب اسلامي و رهبري حضرت امام خميني (ره) و خلف صالحاش امام خامنهاي را بر ما تفضل نمود که در سايه اين نعمت بزرگ، نظام اسلامي و سيستم حاکميت قرآن و تعاليم اسلام را براي ملت فراهم نمود و بدين وسيله، ملت بزرگ ايران را سرور ملتها و سرآمد جوامع معاصر قرار داد.
خداوندا اين ملت را سرافرازي و پيروزي و سربلندي بيش از اين عطا فرما و همه ما را در مسير محمد و آل محمد (ص) و بر ولايت آنها ثابت قدم بدار».
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۵۴۱۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حج امسال، حج برائت از دشمن جنایتکار صهیونیستی و حامیانش/حجاج باید بتوانند منطق قرآنی برائت ابراهیمی را برجستهتر از همیشه نشان دهند / یاد خدا و وحدت؛ دو عنصر اصلی حج
تابناک _ صبح امروز، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران حج و جمعی از زائران بیتاللهالحرام، ذکر پروردگار و «وحدت و ارتباط مسلمانان» را دو عنصر بسیار مهم معنوی و اجتماعی فریضه حج خواندند و با اشاره به حادثه عظیم غزه و جنایات رژیم خونآشام صهیونیستی گفتند: حج امسال در پرتو آیات قرآن کریم و یاد و نام مبارک حضرت ابراهیم(ع)، باید فراتر از هر سال، حج برائت از این دشمن جنایتکار مسلمانان و حامیان آن باشد.
رهبر انقلاب اسلامی حج را در جنبه مادی و معنوی، فریضهای چند بعدی برشمردند و افزودند: در بُعد درونی و باطنی، ذکر پروردگار به عنوان «منشأ حقیقی زندگی و عزم و اراده و تصمیمگیریهای فردی، اجتماعی و ملی»، نکته برجسته همه مراحل و مواقف حج است.
ایشان در همین زمینه به زائران بیتالله تاکید کردند: در حج متوجه مواردی باشید که در هیچ جای دیگر نیست؛ مانند کعبه، مسجدالحرام و طواف و زیارت نبی اکرم(ص)، وگرنه بازار و اجناس در همهجا وجود دارد.
رهبر انقلاب نکته برجستهی بُعد اجتماعی حج را وحدت و ارتباط مسلمانان با یکدیگر برشمردند و گفتند: فلسفه دعوت الهی از همه مردم برای حضور در مکان و ایامی مشخص، آشنایی مسلمانان با یکدیگر و همفکری و تصمیمگیری مشترک است تا نتایج مبارک و عینی حج نصیب عالم اسلام و همه بشریت شود که اکنون دنیای اسلام در زمینه تصمیمگیری مشترک، خلأ بزرگی دارد.
ایشان نادیده گرفتن تفاوتهای ملیتی، مذهبی و قومی را مقدمه لازم وحدت دانستند و افزودند: اجتماع عظیم، یکدست و یکشکل پیروان همه مذاهب و فرق اسلامی از همه ملیتها، نمود بارز وجه سیاسی-اجتماعی حج است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته ضرورت عبور از تفاوتها و مسائل تفرقهانگیز مخصوص حج نیست و در آیات متعدد قرآن بر وحدت و همدلی مسلمانان تاکید شده است.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه فریضه حج باید مشحون از نام مبارک حضرت ابراهیم و تعالیم آن پیامبر بزرگ باشد، برائت از دشمنان دین خدا را از جمله تعالیم ارزشمند ابراهیمی خواندند و گفتند: از ابتدای انقلاب، برائت یک رکن جاری در حج بوده است، ولی امسال و با توجه به حوادث عظیم و عجیب غزه که بیش از همیشه چهره خونآشام مجموعهی برخاسته از تمدن غربی را آشکار کرده، حج امسال به صورت ویژه حج برائت است.
حضرت آیتالله خامنهای حوادث کنونی غزه را شاخصی ماندگار برای تاریخ دانستند و افزودند: حملات وحشیانه سگ هار صهیونیستی از یک طرف و مقاومت و مظلومیت مردم غزه از طرف دیگر در تاریخ میماند و راه را به بشریت نشان میدهد که بازتاب شگفتانگیز و بیسابقه آن در جوامع غیرمسلمان و دانشگاههای آمریکا و بعضی کشورهای دیگر، از نشانههای این تاریخسازی و شاخصسازی است.
ایشان در تبیین وظیفه امت اسلامی در قبال فجایع غزه در فرصت حج ابراهیمی، به نمونههای متعدد قرآنی از سیره حضرت ابراهیم(ع) اشاره کردند و گفتند: ابراهیم(ع) جزو پیامبرانی است که دل رئوف و بسیار مهربانی دارد؛ اما همین پیامبر الهی در مقابل دشمنان ظالم و ستیزهگر به شدت اظهار برائت و به صراحت اعلام دشمنی میکند.
رهبر انقلاب با اشاره به آیات قرآنی که دوستی با دشمنان ستمگر را هم کاملاً نهی میکند، رژیم صهیونیستی را مصداق کامل دشمنی با مسلمانان و آمریکا را همدست این رژیم خواندند و افزودند: اگر کمک آمریکا نبود، رژیم صهیونیستی قدرت و جرأت این رفتار وحشیانه با مردم مسلمان و زنان و کودکان را داشت؟
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: عامل قتل مسلمانان و آواره کردن آنها و پشتیبان آن، هر دو ظالم هستند و طبق صریح قرآن اگر کسی با آنها دست دوستی بدهد، او نیز ظالم و ستمگر و مشمول لعنت خداوند است.
ایشان با توجه به شرایط کنونی جهان اسلام، رویکرد ابراهیمی به حج یعنی برائت آشکار در مقابل دشمنان را ضروریتر از همیشه خواندند و گفتند: حجاج ایرانی و غیر ایرانی باید بتوانند منطق قرآنی در پشتیبانی از ملت فلسطین را به همه دنیای اسلام منتقل کنند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: البته جمهوری اسلامی منتظر دیگران نمانده و نمیماند؛ اما اگر دستهای قوی ملتها و دولت های اسلامی به کمک و همراهی بیاید، حالت رقتبار ملت فلسطین ادامه پیدا نخواهد کرد.
ایشان با تشکر از خدمات و فعالیتهای بعثه و سازمان حج و سایر دستگاههای خدماترسان در برگزاری حج، خطاب به آنان تأکید کردند: برای آسایش حجاج ایرانی و انجام حج مبرور و مقبول بهگونهای برنامهریزی کنید که فاصله بین وضع موجود و مطلوب برطرف شود.
در آغاز این دیدار، حجتالاسلام و المسلمین سیدعبدالفتاح نواب نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی در سخنانی، شعار حج امسال را «حج؛ قرآنمحوری، همدلی و اقتدار امت اسلامی و دفاع از فلسطین مظلوم» خواند و گفت: حج ابراهیمی، بستری برای تعلیم خودسازی و همچنین مبارزه با طواغیت بیرونی و دفاع از مظلومان است.
آقای سید عباس حسینی، رییس سازمان حج و زیارت نیز با اشاره به تشرف ۸۷ هزار و ۵۵۰ نفر زایر ایرانی به حج امسال، از برنامهها و فعالیتهای این سازمان در زمینه افزایش کیفیت خدمات بهداشتی، اسکان، تغذیه و حمل و نقل و همچنین راهاندازی عمره مفرده پس از ۹ سال توقف و امکان بهرهمندی مشتاقان زیارت خانه خدا گزارش داد.